معنی دبیرخانه قدیم
حل جدول
لغت نامه دهخدا
دبیرخانه. [دَ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) دارالانشاء. دفتری که دبیران و نویسندگان اداره ای آن جا به کارهای نویسندگی پردازند.
- دبیرخانه ٔ حزب، محل اجتماع نویسندگان حزب. دفتر حزب.
قدیم
قدیم. [ق َ] (ع ص) دیرینه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج، قدماء و قُدامی ̍ و قدائِم. || کهنه. || پیشین و سابق. || باس وباش. || پیر و سال دیده. (ناظم الاطباء).
- قدیم الایام، روزگار دیرینه. (ناظم الاطباء).
قدیم. [ق َ] (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی. غنی مطلق قائم بنفسه که باری تعالی باشد. (ناظم الاطباء).
قدیم. [ق ِدْ دی] (ع اِ) پادشاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || سردار. || سرآمد مردم در شرف. (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
شعبهای از یک اداره که نامهها را در آنجا مینویسند، دارالانشا،
فرهنگ معین
(~. نِ) (اِمر.) بخشی از اداره که وظیفه وارد یا صادر کردن نامه ها را دارد.
مترادف و متضاد زبان فارسی
دارالانشاء
فارسی به ایتالیایی
segreteria
فارسی به عربی
أمانه المؤتمر
واژه پیشنهادی
عربی به فارسی
باستانی , دیرینه , قدیمی , کهن , کهنه , پیر , غیر مصطلح (بواسطه قدمت) , سفید , سفید مایل به خاکستری , سالخورده , کهن سال , مسن , فرسوده , کهنه کار , پیرانه , گذشته , سابقی , پیر مانند , نسبتا پیر
معادل ابجد
1026